مطالب و داستان های دینی و مذهبی

مطالب و داستان هایی کوتاه و مختصر درباره خدا ، شیطان و امامان معصوم

مطالب و داستان های دینی و مذهبی

مطالب و داستان هایی کوتاه و مختصر درباره خدا ، شیطان و امامان معصوم

کاهلی در نماز

شنبه, ۸ دی ۱۳۹۷، ۰۱:۱۳ ق.ظ

ابوبصیر گفت: بعد از در گذشت حضرت صادق - علیه السّلام- پیش ام حمیده رفتم تا او را در این مصیبت تسلیت بگویم. تا چمشمش به من افتاد شروع به گریه کرد من نیز از حال او به گریه افتادم آنگاه گفت: ابا محمد، اگر حضرت صادق - علیه السّلام- را هنگام مرگ مشاهده می کردی چیز عجیبی می دیدی. در آن لحظات آخر چشم باز کرده فرمود: هر کس بین من و او خویشاوندی هست بگوئید بیاید همه را گرد من جمع کنید سفارشی دارم.

ام حمیده گفت: تمام خویشاوندان آن جناب را جمع کردیم، در این موقع امام صادق - علیه السّلام- نگاهی به آنها نموده فرمود: (ان شفاعتنا لاتنال مستخفاً بالصلوه) شفاعت ما خانواده به آن کسی که نمازش را سبک شمارد نخواهد رسید .[۱]

[۱]. محاسن برقی، ج ۱، ص ۸۰.


منبع : http://www.arums.ac.ir

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۰/۰۸
مهدی مشایخی

نظرات  (۱)

لحظه ای در گذر از خاطره ها
ناخودآگاه دلم یاد تو کرد
خنده آمد به لبم شاد شدم
گویی از قید غم آزاد شدم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">