مطالب و داستان های دینی و مذهبی

مطالب و داستان هایی کوتاه و مختصر درباره خدا ، شیطان و امامان معصوم

مطالب و داستان های دینی و مذهبی

مطالب و داستان هایی کوتاه و مختصر درباره خدا ، شیطان و امامان معصوم

سوال از شیطان

چهارشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ۰۷:۲۳ ب.ظ
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

روزی شیطان نزد حضرت یحیی (علیه السلام) آمد. حضرت به او گفت: من از تو سؤالی دارم.
شیطان گفت: مقام تو از آن بالاتر است که سؤال تو را جواب ندهم، پس هر چه می خواهی بپرس، من پاسخ خواهم داد.
حضرت یحیی گفت:
دوست دارم دام هایت را که به وسیله آنها فرزندان آدم را شکار کرده و گمراه می کنی، به من نشان دهی.
شیطان گفت: با کمال میل خواسته تو را به جا می آورم.
شیطان در قیافه ای عجیب و با وسایل گوناگون، خود را به حضرت نشان داد و توضیح داد که چگونه با آن وسایل رنگارنگ، فرزندان آدم را گول زده و به سوی گمراهی می برد.
یحیی پرسید: آیا هیچ شده که لحظه ای بر من پیروز شوی؟
شیطان گفت: نه، هرگز! ولی در تو خصلتی است که از آن شاد و خرسندم!
یحیی فرمود: آن کدام خصلت است.
شیطان گفت: تو پرخور و شکم پرستی، هنگامی که افطار می کنی زیاد می خوری و سنگین می شوی و بدین جهت از انجام بعضی نمازهای مستحبی و شب زنده داری باز می مانی!
یحیی گفت:
من با خداوند عهد کردم که هرگز به طور کامل غذا نخورم و سیر نشوم، تا خدا را ملاقات نمایم.
شیطان گفت: من نیز با خود پیمان بستم که هیچ مؤمنی را نصیحت نکنم، تا خدا را ملاقات کنم

داستان های بحار الانوار، ج 5، ص 220 - 219.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۹/۱۴
مهدی مشایخی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">